به گزارش خبرگزاری حوزه، پرونده «شبهات فاطمیه» با موضوع «پاسخ به شبهات» پیرامون شهادت دخت گرامی رسول الله (ص)، برگرفته از کتاب «پاسخ به شبهات فضای مجازی پیرامون فاطمه صدیقه(س)» در ایام شهادت این بانو تقدیم علاقهمندان میشود.
پرسش:
چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد؟؟
پاسخ:
در این رابطه توجه به نکات ذیل لازم است:
۱. مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن میکند.
سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید میکرد؛
۱. ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود.
۲. ضلع دوم در امپراتوری ایران
۳. ضلع سوم در گروه منافقان داخلی
نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن میاندیشید. از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد.(۱)
نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد:(۲)
نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد میکردند و با توطئههای گوناگون آن حضرت را میآزردند و قرآن کریم پیوسته در سورههای مختلف از آنان و خصلتها و نفاق و آزار و تلاشهای پلید آنان سخن میگوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام «منافقون» نامیده شد که درباره منافقان و نیتها و کارهای شوم آنان است.(۳)
با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند؟
۲. علامه بزرگوار مجلسی روایت میکند:
«امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن میگفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا دشمنانت نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی؟ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی؟
حضرت علی فرمود:
«من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند. نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد. (من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم)(۴)
وفرمود:
«به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمیترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد»(۵)
امام صادق فرمود:
«علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند»(۶)
۳. با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند. چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود:
«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید»(۷)
۴. کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است. اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که میتوانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین میکرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت میفرماید:
«در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ... لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم»(۸)
در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش ۲۵ سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟
امام پاسخ داد:
«او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت ۱۳ سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد. با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است(وآن کمی یاران بود)»(۹)
پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد:
«قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار»(۱۰)
اگر بخواهیم بر اساس مبانی اهلسنت هم به شبهه مطرح شده پاسخ نقضی بدهیم، میگوییم:
۱. پیامبر گرامی اسلام در مکه شاهد ظلمها و آزارها و شکنجههای بینهایت نسبت به مسلمین و نوامیس آنها بود. چرا پیامبر در برابر مشرکین دست به شمشیر نبرد و از نوامیس مسلمین دفاع نکرد؟
امیر مومنان به همان دلیل از خود واکنش نشان نداد که رسول خدا در هنگام کشته شدن سمیه مادر عمار توسط مشرکین و تعرض به او از خود واکنش نشان نداد.
ابن حجر مینویسد:
«سمیه مادر عمار کسی بود که ابوجهل او را آزار میکرد و آن قدر با نیزه بر پایین شکمش زد تا به شهادت رسید. خاندان مغیره او را به خاطر مسلمانی شکنجه دادند تا او را کشتند. رسول خدا منظره شکنجه شدن عمار و پدرش و مادرش را در مکه میدید و میفرمود ای خاندان یاسر صبور باشید که وعده گاه شما بهشت است»(۱۱)
۲. حضرت علی به این روایت که در کتب اهل سنت آمده است عمل کرد و از خود واکنشی نشان نداد.
مسلم در صحیح نقل میکند که پیامبر گرامی فرمود:
«پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره نبردهاند و به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند بود که در شکل و پوست آدمیزاد اما قلب آنها قلب شیطان است. به سخنان آنان گوش ده و از فرمانشان اطاعت کن اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست»(۱۲)
پینوشت:
(۱) بحار الانوار، ج۲۲، ص۴۶۸
(۲). بحار الانوار، ج۲۰، ص۳۷۸
(۳). الالهیات، سبحانی، ج۴، ص۴۸
(۴). بحار الانوار، ج۲۹، ص۴۱۷
(۵) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۸۴؛ الاستیعاب، ج۲، ص۴۹۷
(۶). بحار الانوار، ج۲۹، ص۴۴۰
(۷). خصائص الائمه، رضی، ص۷۳؛ بحار الانوار، ج۲۲، ص۴۸۴
(۸). نهج البلاغه خطبه۲۱۷
(۹). بحار الانوار، ج۲۹، ص۴۳۵
(۱۰). همان مدرک _ احتجاج، ج۱، ص۲۸۰
(۱۱) الاصابه، ج۷، ص۷۱۲
(۱۲). صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۷۶؛ سنن بیهقی، ج۸، ص۱۵۹؛ کنزالعمال، ج۵، ص۳۰۹